گاهگاهی با خود خلوت می کنم
آنگاه که بیش از همیشه دلتنگـــم
با خود فکر میکنم که این دلتنگی دیگر چه صیغه ایست که هر لحظه وجود مرا به شدت می کوبد
این دیگر چه دردی ست؟
چه حکمی ست؟ و چه حس مزخرفی ست!!!
اما خوب که فکر می کنم میبینم این دلتنگی هم خود نشانه ایست
و این نشانه بسیار زیباست
نه نرو......نرو
کمی صبر کن
بکوب....با شدتی بیشتر از قبل هم بکوب
بکوب
چرا که دیگر آنگونه که پیش از این فکر می کردم، فکـــر نمـی کنــــم
تفکراتـــم کاملا دگـــرگـــون گشته
هرچند که شاید این دگرگونی نیز موقتی باشد
اما اکنون میخواهم که در خانه ام را بکوبی، دلتنگی
دیگر گذشت آنروزهایی که تو را سیــــاه می دیدم
اکنون تو زیبـــاتـــرین رنگهــا را برایم به ارمغان می آوری
پس بکوب
بکوب که با کوبیدنت می فهمم که هنوز هم عــاشقـم
و میفهمم که هنوز هم در من احساسی هست
پس عاشـــــقم و انســـان
* امیر امیری *
کلام دوستان ()
نویسنده : » امیـــر امیــری ( سه شنبه 97/3/8 :: ساعت 8:0 صبح )
ساز من و رقص من
ارزش
خودمان باشیم
تقدیم به تو
بکوب
راست
گاهی
فریاد و سکوت
[عناوین آرشیوشده]

چگونه تولیدی ها و عمده فروشی های کفش و کتونی به صنعت کفش کمک میکنند|پخش عمده کفش زنانه و مردانه
بهترین تولیدی کفش و عمده فروشی کفش در زمان رکود کرونا
کفش یا کتانی برای مدرسه
دم کردن زعفران خوش رنگ تر و خوشبوتر با یخ + روش
اولین مطالب آزمایشی من
سیب زمینی شکم پر با سوسیس چوریزو و پنیر لذیذ + طرز تهیه