۲۰۳ بازديد
ای خفته دل بیدار شو هم صاحب اسرارشو
خیزی کن وجهدی نما خارج تو از پندار شو
بگشای چشم خویش را هم لا یق دلدار شو
تو شعله ای و آ تشی دریای طوفانبار شو
میخانه ای میخانه ای چون ساقیان خمار شو
برخیز فرصت کوته است همت نما در کار شو
عطار را دیدی، تو جان رو ،رو تو هم عطار شو
تن را بنه جان را بگیر با جان ،جانان یار شو
از هفت شهر عاشقی بگذر سنایی وار شو
پرواز کن ،سیمرغ شو بر، قله ی ایثار شو
رو ،رو برون از خویشتن حق را تو دکاندار شو
بازار عالم پر ز، مکر برخیز ،تو بیدار شو
صدیقه اژ ه ای
آتش مهر مدیر وبلاگ شیدای اصفهانی