۱۷۶ بازديد
چهارشنبه 97 خرداد 30 , ساعت 12:3 صبح
به هجرتی نیازمندم
که مرا
به کوچههای کودکی
ببرد
و عقربههای ساعت را
به وقت شیطنتهای مدرسه
کوک کند
به هجرتی که مرا
به عقب ببرد
تا دوباره پشت نیمکتهای
بچگی بنشینم
و هر وقت دلم خواست
تخته سیاه را
پر کنم
از خوبهای ساده وُ
دست به سینه
و بدهای چموش و خندان
و کل روز را با صدای بلند
بخوانم
بابا آب داد
بابا نان داد
بابا پیر شد
بابا جان داد ...!!
#ص_امیدی
@SS_omidi